یه جا خوندم نوشته بود:
«دستهای ما از شعلههای آبی قلبمان سوخت و زبان ما ترک برداشت از سرمای انسانیتی که پیش چشمانمان کبود گشت؛ آسمان هفت دوره خونین شد و بعدها حتی خاک هم لاشه گندیده ما را پس میزد.»
یه جا خوندم نوشته بود:
«دستهای ما از شعلههای آبی قلبمان سوخت و زبان ما ترک برداشت از سرمای انسانیتی که پیش چشمانمان کبود گشت؛ آسمان هفت دوره خونین شد و بعدها حتی خاک هم لاشه گندیده ما را پس میزد.»
یه جا خوندم نوشته بود:
«دستهای ما از شعلههای آبی قلبمان سوخت و زبان ما ترک برداشت از سرمای انسانیتی که پیش چشمانمان کبود گشت؛ آسمان هفت دوره خونین شد و بعدها حتی خاک هم لاشه گندیده ما را پس میزد.»
تعداد صفحات : 4